تاثیر افزایش نرخ بهره امریکا در بازارهای مالی
نرخ بهره بین بانکی به سودی گفته میشود که بانکها از یکدیگر بهدلیل نیاز به تأمین نقدینگی برای حساب خود قرض میگیرند. در واقع، بانکهایی که در حساب خود کسری شدهاند و نیاز به نقدینگی دارند، به بانکهای دیگری که منابع مازاد دارند، قرض میگیرند تا در نقدینگی خود تعادل ایجاد کنند. در این حالت، بانک قرضگیرنده باید پول قرض گرفتهشده را در مدت کوتاه با نرخ سود مشخصی به بانک قرضدهنده بازپرداخت کند. نرخ سود بانک قرضگیرنده به بانک قرضدهنده که به صورت نرخ بهره بین بانکی یا بهره بانکی نیز شناخته میشود، مشخص میشود.
بازار بین بانکی به دلیل عدم مراجعه بانکها به بانک مرکزی در زمان کسری در نقدینگی ایجاد شده است. بانکها برای تأمین نقدینگی خود از یکدیگر کمک میگیرند و دیگر به بانک مرکزی مراجعه نمیکنند. این کار باعث میشود که انبساط حجم نقدینگی در اقتصاد جلوگیری شود.
نرخ بهره بین بانکی تأثیر بسیاری بر سایر بخشهای بازار مالی و اقتصاد دارد، از جمله سود سپرده بانکی. بالا رفتن نرخ بهره بین بانکی باعث افزایش سود سپرده میشود. این به این دلیل است که بانکها با افزایش نرخ بهره بین بانکی، برای کسب سود بیشتر به بیشترین نرخ بهره از سپردههای مشتریان خود میرسند
علاوه بر این، بانکهایی که منابع زیادی دارند، با افزایش نرخ بهره بین بانکی، اقدام به تقاضای بیشتری برای قرض دادن میکنند؛ چرا که این کار برای آنها سود بیشتری به همراه دارد. در نتیجه، رقابت بین بانکها برای قرض دادن منابع افزایش مییابد و نرخ بهره بین بانکی نیز افزایش مییابد.
با توجه به تاثیر مستقیم نرخ بهره بین بانکی بر سود سپرده بانکی، سرمایهگذارانی که قصد دارند در سپردههای بانکی سرمایه گذاری کنند، باید نرخ بهره سپرده بانکی را با دقت بررسی کنند و در صورت افزایش نرخ بهره بین بانکی، نرخ بهره سپرده بانکی نیز افزایش خواهد یافت.
همچنین، برای سرمایهگذاران حقوقی و سازمانی که در قراردادهای اجاره بها از سپردههای بانکی استفاده میکنند، نرخ بهره سپرده بانکی اهمیت بسیاری دارد؛ چرا که این قراردادها بر اساس نرخ بهره سپرده بانکی امضا میشوند.
در نهایت، باید به این نکته توجه کنیم که نرخ بهره بین بانکی همیشه متغیر است و به تعدادی عوامل مانند نیازمندی بانکها به نقدینگی، تعداد بانکهای فعال در بازار بین بانکی و میزان اقبال به قرض دادن و قرض گرفتن منابع بستگی دارد.
در این مقاله به بررسی تأثیر کاهش سود بینبانکی بر سرمایهگذاری مردم پرداخته شده است. اگر سود بینبانکی کاهش یابد، بانکها دیگر نیازی به افزایش سود سپردههای بانکی جهت بازپرداخت خود نخواهند داشت. در نتیجه، سپردههای بانکی در بانکها کمتر شده و نقدینگی موجود در دست مردم، بیشتر در بازارهای مالی مانند بازار طلا، مسکن، بورس و… مورد استفاده قرار میگیرد.
در صورتی که سود سپردههای بانکی کاهش پیدا کند، ممکن است سرمایهگذاران به دنبال بازارهای دیگری با بازدهی بیشتر برای سرمایهگذاری باشند. برای مثال، سرمایهگذار ممکن است ترجیح دهد که پول خود را در بازار بورس، طلا، مسکن و غیره سرمایهگذاری کند که بازدهی بیشتری دارند.
در صورتی که رکود افزایش یابد و تورم کمتر باشد، سرمایهگذاری در بازارهای مالی مانند بورس و طلا و… ترجیحپذیرتر است. اما اگر انتظارات تورمی افزایش یابد، ارزشگذاری و دیدگاه سرمایهگذاری تغییر خواهد کرد و سرمایهگذاران ممکن است بیشتر به سرمایهگذاری در داراییهای دلاری یا ارز دیجیتال که از تورم در امان هستند، تمایل داشته باشند.